شگرد سوم: درک یکدیگر
داشتن اطلاعات از دیگران به ما کمک میکند تا آنها را بهتر درک کنیم. البته در اولین قدم ما باید شنونده خوبی باشیم تا با همدلی و پرسیدن سؤالهای مفید، همراه با رعایت احترام و ادب، ارتباطی دو طرفه را بهوجود آوریم. البته شاید هیچ کس دوست نداشته باشد از او زیاد سؤال شود و احساس کند که دیگران در کار او دخالت میکنند.
سؤالهای پی در پی به شخص این حس را میدهد که با یک بازپرس روبهروست. وقتی فردی به سؤال شما پاسخ میدهد، با نگاه، حالت ها و تکان دادن سر نهایت علاقهمندی را به او نشان دهید و با اجازه از او سؤال بعدی را بپرسید. کمکم میتوانید با کاملتر شدن اطلاعات از یکدیگر، مسائل و مشکلات را از دریچه چشم هم نگاه کنید.
انسانها به دلیلهای مختلفی با هم فرق دارند. ویژگیهایی از قبیل نژاد، مذهب، فرهنگ، سن و جنسیت گاهی باعث میشوند که افراد نتوانند همدیگر را بهراحتی درک کنند. درک کردن و درک شدن برای ایجاد رابطههای خوب و مفید، بسیار موثر است و در واقع دو عامل مهم در بهوجود آمدن ارتباطی سالم و موفق است.
برای اینکه دیگران صحبتهای شما را به خوبی درک کنند، باید با متانت و صراحت، فکر و اندیشه خود را به روشنی به آنان بفهمانید. رفتار ما باید طوری باشد که احترام طرف مقابل رعایت شده باشد تا تمام و کمال حرفهایمان را بپذیرد. اگر مستقیماً به اصل مطلب اشاره نکنیم و به موضوع شاخوبرگ بدهیم، طرف مقابل ما هم برای اینکه حرفهای ما را بفهمد و آن را درک کند، مجبور است که به حدس و گمان متوسل شود. و چه بسا که بسیاری از این حدسها غلط از آب در میآید. با حاشیه رفتن در حرفهایمان او فکر میکند که ما به سخنانمان تسلط نداریم و نمیتوانیم همدیگر را درک کنیم.